Mehr


از مهراب تا محراب

نيايشگران «مهري» پيشاني بر آب مي گذارند


قرباني گاو، در آيين ميترا، نماد آفرينش است و مرگ گاو، حياتي نو را مي‌آفريند. به اعتقاد آنها وقتي گاو به حالت تشنج مي‌افتد، خوني كه از بدن حيوان جاري مي‌شود، گندم‌ها را آبياري و تغذيه مي‌كند.

پيروان «مهر»، او را فرشته مهر و دوستي و عهد و پيمان و مظهر فروغ و روشنايي مي‌پنداشته‌اند. آنها بر اين عقيده بودند كه مهر در غاري متولد شده است. از اين‌رو هر جا غاري مي‌يافتند، در آن به پرستش و نيايش مهر مي‌پرداختند.

تهران _ ۲۲ فروردين ۱۳۸۴ _ میراث خبر
گروه تخصصي، محسن فرجي: از دري كه بي‌شباهت به ورودي يك غار نيست، مي‌گذريد. آرام و با احتياط، پله‌هايي تاريك را پايين مي‌رويد. كمي كه چشم‌هايتان به تاريكي عادت كرد، راهرويي را مي‌بينيد كه در طرفين آن دو نيمكت سنگي طويل قرار گرفته است. راهرو را پيش مي‌رويد تا در پرتو نوري اندك که از روزن سقف مي‌تابد ، نقش برجسته‌اي را بر ديوار روبه‌رو ببينيد؛ نقشي كه جواني را نشان مي‌دهد با كلاه مخروطي بر سر و لباس‌هاي بادباني بر تن. جوان بر پشت گاو مقدس زانو زده و منحزين حيوان را در يك دست و دشنه اي در دست ديگر دارد كه به گردن حيوان فرو برده است.
او «مهر» است و اين جا معبد يا پرستشگاه پيروان مهر كه «مهرابه» ناميده مي‌شود. مهر يا ميترا خدايي بوده كه پرستش او در غرب تا شمال انگلستان و در شرق تا هند، هزاران سال رواج داشته است و هنوز مورد احترام زردشتيان است.
پيروان مهر، او را فرشته مهر و دوستي و عهد و پيمان و مظهر فروغ و روشنايي مي‌پنداشته‌اند. آنها بر اين عقيده بودند كه مهر در غاري متولد شده است. از اين‌رو هر جا غاري مي‌يافتند، در آن به پرستش و نيايش مهر مي‌پرداختند و آن مكان را «مهرابه» مي‌گفتند.
اين غارها مظهر طاق آسمان و به عبارت ديگر، كل كائنات بودند. در نزديكي اين معابد طبيعي يا در آن، مي‌بايست آبي روان وجود مي‌داشت. با اين حال،‌ پسوند «آبه» كه به «مهر» افزوده شده، به معناي آب نيست و به احتمال ، معني ساختمان طاقدار و گنبد مي‌دهد.
در شهرها يا جلگه‌ها كه غاري يافت نمي‌شد، اين معابد را در زير زمين بنا مي‌كردند. مهرابه‌ها به ياري پلكاني طولاني، به سطح زمين مي‌رسيدند. اين معابد از نور خارج استفاده نمي‌كردند و پنجره‌اي نداشتند، اما روزنه‌اي روي سقف يا گنبد آنها تعبيه مي‌شد تا نور خورشيد مستقيما بر تصوير مهر يا ميترا بتابد. معمولا مهرابه در سمت مشرق ساخته مي‌شد تا اولين پرتوهاي خورشيد وارد آن شود.
پيروان آيين مهر، طاق معابد يا مهرابه‌هاي خود را چون آسمان مي‌آراستند و با تصاويري از ستارگان زينت مي‌دادند. آنها بر ديواره‌هاي معبد نيز تصويرهاي فراواني را نقش مي‌كردند. تزيين حاشيه معبد هم به وسيله گل و گياه انجام مي‌گرفت تا گوياي تاثير شگفت‌انگيز عمل قرباني گاو باشد. قرباني گاو، در اين آيين، نماد آفرينش است و مرگ گاو، حياتي نو را مي‌آفريند. به اعتقاد آنها وقتي گاو به حالت تشنج مي‌افتد، خوني كه از بدن حيوان جاري مي‌شود، گندم‌ها را آبياري و تغذيه مي‌كند.
اساسا قرباني گاو، مهمترين و برجسته‌ترين رسم ديني در آيين مهر يا ميتراست. در اكثر معابد مهري نيز صحنه‌اي از گاوكشي با نقوش برجسته وجود دارد. در مهرابه‌ها كنار تصوير مهر و گاو، ماري هم ديده مي‌شود كه از زمين سر برآورده است تا خوني را كه موزان كرده، بمكد. سگي هم به سمت جراحت، حمله‌ور شده است. همچنين عقرب يا كژدمي در اين نقش برجسته‌ها وجود دارد كه درحال نيش زدن به آلت تناسلي حيوان است. در اين تصوير نمادين، نيروهاي خير به صورت سگ مجسم شده‌اند و نيروهاي شر نيز به شكل مار و كژدم تجسم يافته‌اند كه بر سر منبع حيات، يعني خون و نطفه زندگي بخش گاو، مي‌جنگند.
در بعضي از مهرابه‌ها، در پاي تصوير مهر، دو آتشدان هم ديده شده است. در كنار در ورودي نيز ظرف پايه داري پر از آب تبرك شده، قرار داشته است. همچنين گاهي پلكان به اطاقي ختم مي‌شده كه در آن، پيروان آيين مهر، خود را براي نيايش آماده مي ساختند و از آنجا به محوطه اصلي وارد مي شدند.
مهرابه‌هاي مشهور جهان
يكي از مهرابه‌هاي مشهور جهان، پرستشگاهي در بخش زيرين كليساي سنت پرسيك، روي تپه آوانتن رم است. اين معبد از تالاري تشكيل شده است كه در آن يك راهرو مركزي و دو نيمكت در طرفين آن وجود داشته است. روي ديوارهاي جانبي، تصاويري از مراسم تشرف بلندپايگان، نقاشي شده كه اكثر آنها به صورت شير، نشان داده شده‌اند. در انتهاي رديف نيمكت‌ها نيز تصاوير مشعلداران ديده مي‌شود. در صحن مهرابه هم نقشي از ميترا يا مهر وجود دارد كه گاوي را قرباني مي‌كند.
مهرابه مهم ديگري نيز نزديك والبروك در شهر لندن قرار دارد. اين پرستشگاه ابعاد نسبتا كوچكي دارد (18×7 متر) و رو به مشرق ساخته شده است. صحن اين مهرابه، يك كليساي كوچك را به ذهن تداعي مي‌كند. معبد فوق در سال 150 ميلادي بنا شده و تا قرن چهارم مورد استفاده بوده است.
معبد مريدا در ايالت لوزيتاني اسپانيا از ديگر مهرابه‌هاي مشهور جهان به شمار مي‌رود. در اين پرستشگاه فقط يك نقش برجسته يافت شده كه صحنه غير متعارفي را نشان مي‌دهد؛ سه نفر مقابل ميزي دراز كشيده‌اند، روي اين ميز خوراكي (نان و شايد گوشت) نهاده شده است و در طرفين آنها دو شبح ديده مي‌شود كه ملبس به روپوشي بلند هستند. در سمت چپ اين افراد، انسان ديگري ديده مي‌شود كه در حال نزديك شدن به آنهاست و يك سيني در دست دارد كه سر گاوي در آن قرار دارد.
معبد ديگري نيز در ناحيه دويچ آلتن بورگ نزديك وين يافت شده است. اين مهرابه 23 متر طول و هشت متر و نيم پهنا دارد و نقش برجسته‌اي در آن وجود داشته كه تكه‌تكه شده، ولي قطعاتي از آن به دست آمده است.
از ديگر پرستشگاه‌هاي آيين ميترايي كه شهرتي جهاني دارد، بايد معبد سارميز كتوزا در روماني را نام برد. اين مهرابه كه در سال‌هاي 1883_1881 كشف شده، بزرگ‌ترين پرستشگاه مهري جهان است و 26 متر طول و 12 متر عرض دارد.

مهرابه‌هاي ايران
اگرچه در ايران هم از تعدادي مهرابه نام برده شده است، اما هيچ كدام از اين معابد، ويژگي‌هاي يك معبد مهري را ندارند؛ از جمله صحنه كشتن گاو توسط ميترا كه از ملزومات هر مهرابه‌اي محسوب مي‌شود. يكي از اين اماكن منسوب به مهرابه، در دو كيلومتري روستاي بادام‌يار در آذرشهر آذربايجان وجود دارد. در اين بناي صخره‌اي دايره‌اي شكل كه سقف آن به صورت گنبد مخروطي است، نقشي از مهر ديده نمي‌شود. از طاق بستان، معبد آناهيتاي بيشاپور و معبد كنگاور نيز به عنوان مهرابه ياد شده است.
با اين وجود، اداره ميراث فرهنگي مراغه، در بروشوري كه چاپ كرده، از معبدي در 4 كيلومتري جنوب شهر مراغه، با عنوان «معبد مهر» نام برده است. اين مهرابه در روستاي ورجوي واقع شده و پيروان آيين مهر، آن را با تراشيدن قطعه سنگي عظيم از جنس شيست، با دهانه‌اي به عرض 5/4 متر به وجود آورده‌اند.
از ديگر معابد آيين مهر در مراغه، مي‌توان به غارهاي دست كند تپه رصدخانه اشاره كرد. البته اين مهرابه و مهرابه روستاي ورجوي، در حال حاضر به محلي براي تخليه زباله و رفع حاجت تبديل شده‌اند!
در باب مهرابه‌ها مي‌توان از مناظر و زواياي ديگري نيز به بحث پرداخت؛ از جمله درباره تشابه واژگاني و كاربردي «مهرابه» و «محراب» كه محل چالش‌هاي فراواني بوده، اگرچه اكثر پژوهشگران بر اين اعتقادند كه بين اين دو واژه، ربط و نسبتي وجود دارد.
چنان چه دکتر پرویز ورجاوند ، پژوهشگر نام آشنا ، در گفت و گو با نویسنده این مطلب می گوید : در قالب مهرابه ها ، قوس دسته زنبیلی سقف ، مکانی را ایجاد می کند که در آن جا " مهر " خنجر را بر گردن گاو گذاشته است این ساختار را به گونه ای دیگر در بیشتر محراب های مساجد ایرانی هم شاهد هستیم ؛ یعنی در این محراب ها یک عقب نشستگی در دیوار جنوبی ( جهت کله ) ایجاد شده و در آنجا ما شاهد آن نیم قوسی هستیم که در مهرابه ها وجود دارد.
وی درباره شباهت مهرابه ها و محراب ها می افزاید: در آیین مهری ، مراسم در درون مهرابه صورت می گیرد. در مساجد هم آیین عبادی ، چه برای نمازگذار به تنهایی و چه برای نمازجماعت و اقتدا به امام جماعت ، در جهت قبله و در برابر محراب است.
دکتر ورجاوند معتقد است : آیین مهر برتمام ادیان جهان تاثیر فراوانی گذاشته است. به ویژه آیین مسیحی که بسیاری از جنبه های بنیادین آن ، تحت تاثیر آیین مهری است. بنابر این ، قرار گرفتن ایرانیان مسلمان در مکانی رو به قبله که در شکل و شمایل محراب صورت گرفته است ، به احتمال زیاد ، بی تاثیر از پدیده مهرابه ها نیست.
وی در پایان ، در باب تشابه واژگانی" مهرابه " و " محراب " می گوید : من ترجیح می دهم و منطقی تر می بینم که واژه محراب را بر گرفته از واژه مهرابه بدانم . با این حال ، عده ای معتقدند که محراب در مساجد اسلامی ، محل حرب بوده و ارتباطی با مهرابه ندارد.
عبارت پایانی ورجاوند نیز بر همین مسأله صحه می گذارد که این موضوع ، هنوز به نقطه روشنی نرسیده و همچنان محل مناقشه و تردید است. این بحث می تواند دستمایه یک پژوهش مبسوط و همه باشد و بی تردید در نوشتار ما نمی گنجد ؛ چرا که در اینجا قصد ما گشت و گذاری کوتاه در مهرابه ها بوده وبس.
منابع:
1 _ سجادي، علي، سير تحول محراب در معماري اسلامي ايران از آغاز تا حمله مغول، جلد اول، سازمان ميراث فرهنگي كشور، چاپ اول، تهران، 1375.
2 _ بهار، مهرداد، از اسطوره تا تاريخ، گردآورنده و ويراستار: ابوالقاسم اسماعيل‌پور، نشر چشمه، چاپ دوم، تهران، 1377.
3 _ هينلز، جان، شناخت اساطير ايران، مترجمان: ژاله آموزگار _ احمد تفضلي، كتابسراي بابل و نشر چشمه، چاپ دوم، تهران، 1371.
4 _ ورمازرن، مارتن، آيين ميترا، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، چاپ اول، تهران، 1372.
5 _ گروه حاميان ميراث فرهنگي اروين، روزنامه ايران، چهارشنبه، 6 خرداد۱۳۸۳ .