![]() |
يكي از محققان ايران در زمينه ايرانشناسي گفت: برپايي جشنها و آيينهاي ويژه روز سيزدهم نوروز و " سيزده بدر" ريشه باستاني و تاريخي دارد.
" عباس قنبري عديوي " روز يكشنبه در گفت وگو با ايرنا افزود: مردم ايران در دورههاي مختلف تاريخي، نوروز را جشن آفرينش و آغاز هستي و زايش ميدانسته و پايان آن را روز ۱۳فروردين ميپنداشتند.
به گفتهي وي، مردم ايران عدد ۱۲را به عنوان يك عددي مقدس پذيرفته و از همين رو عمر جهان مادي را ۱۲هزار سال دانسته و از عدد ۱۲در تعداد ماهها ۱۲برج نيز اعتقاد داشته و جشنهاي فروردين را در ۱۲روز برگزار ميكنند.
وي گفت: مردم معتقد بودند، در اين ايام ارواح با انسانها زندگي ميكنند و روز دوازدهم فروردين نيز پايان جهان رخ ميدهد.
قنبري اظهارداشت: مردم روز سيزدهم را سرآغاز زندگي بهشتي پندار ميكردند و براي جلوگيري از فروپاشي جهان و پايداري آن در روز ۱۳فروردين جشن برپا ميكنند.
رييس بنياد ايرانشناسي شعبه چهارمحال وبختياري گفت: مردم سيزدهم هر ماه را " تيرروز" ناميده و آن روز طلب باران از ايزد آب يا" آناهيتا" عنوان ميكردند.
قنبري افزود:مردم در روز سيزدهم فروردين سبزههايي را كه در ابتداينوروز كاشتند به دل طبيعت باز ميگردانند و از اين رو در سيزدهم فروردين طبيعت را احترام ميگذاشتند.
به گفته وي، روز سيزدهم فروردين نيز براي ايرانيان روز پيروزي الهه آب بر ديو خشكسالي بوده و به همين جهت براي اين پيروزي كارناوالهاي شادي راه انداخته و به پايكوبي و سرور و جشن پرداخته، كه هنوز اين آيين كاروانهاي در هندوستان وجود دارد.
وي گفت: مردم در دورههاي مختلف تاريخي معتقد بودند، در روز دوازدهم فروردين يك حادثه كيهاني زمين را درهم ميكوبد و چون اين حادثه رخ نميدهد از اين رو سيزدهم نوروز را جشن ميگرفتند.
اين استاد دانشگاه يادآورشد: عدد سيزده نيز در نزد ايرانيان نحس شمرده ميشد و از آن پس نيز عدد سيزده در بين مسيحيان و ملل ديگر به نحسي ياد ميشود.
به گفتهي وي، در روز سيزده نوروز نيز دختران و پسران جوان و مجرد براي پيروزي در زندگي و پيوند، اقدام به گره زدن سبزه ميكردند.
وي گفت: در سالهاي اخير عدهاي مردم سبزههاي نوروزي را در خيابانها و كوچهها رها ميكنند، كه اين با فلسفه سيزده بدر مغايرت دارد و بايد سبزهها را به دل دامان طبيعت ببرند.
قنبري يادآور شد: كاشت سبزه در نوروز تفال به سبزينگي سال است و باز گردانند، آن به دامن طبيعت بركت خواست از طبيعت ميباشد.
به گفته وي، سيزده بدر يك جشن رزتشتي بوده و از عصر زرتشت در نوروز ايرانيان به عنوان يك جشن بزرگ قلمداد ميشد.
برگزارى مراسم سيزده بدر در شهرهاى دنيا
تهران ،ايرنا ۸۶/۰۱/13
سيزده نقطه اوج نوروز است ،همه مي كوشند اين روز را خارج از خانه و در دامن سبز و پاك طبيعت بگذرانند.
مردم ايران در دورههاي مختلف تاريخي، نوروز را جشن آفرينش و آغاز هستي و زايش ميدانسته و پايان آن را روز ۱۳فروردين ميپنداشتند.
مردم ايران باستان عدد ۱۲را به عنوان يك عدد مقدس پذيرفته و از همين رو عمر جهان مادي را ۱۲هزار سال دانسته و به عدد ۱۲در تعداد ماهها ۱۲برج نيز اعتقاد داشته و جشنهاي فروردين را در ۱۲روز برگزار ميكردند.
ايرانيان روز سيزدهم را سرآغاز زندگي بهشتي مي پنداشتندو براي جلوگيري از فروپاشي جهان و پايداري آن در روز ۱۳فروردين جشن هايي برگزار مي كردند.
مردم ايران زمين سيزدهم هر ماه را " تيرروز" ناميده و آن روز را روز "طلب باران از ايزد آب يا" آناهيتا" عنوان ميكردند.
روز سيزدهم فروردين نيز براي ايرانيان باستان روز پيروزي الهه آب بر ديو خشكسالي بوده و به همين جهت براي اين پيروزي كارناوالهاي شادي راه مي انداختند ، كه اين آيين ها هنوزدر هندوستان وجود دارد.
"در روز سيزده نوروز دختران و پسران مجرد براي پيروزي در زندگي و پيوند، اقدام به گره زدن سبزه ميكنند كه اين آيينها همراه با خواندن اشعاري همراه است .
امروزه نيز در سيزدهمين روز فروردين دشتها و بوستانهاي شهري ، كوه و دشت، ييلاقات و اماكن تفريحي كه به نوعي باسبزي سبزه،روشنايي آب و آبي آسمان پيوندي دارد مملو از مردماني است كه آمدهاند تا سيزده نوروز خود را با اين زيباييها در كنند.
سيزده بدر سنتي قديمي است كه با نوروز پيوندي ناگسستني دارد و با آن عجين شده و در متون باستاني هم هيچگاه سخن از ۱۳و نحوست آن نرفته است و چنين ديدگاهي به مروز در طول تاريخي در ذهن مردم جاي گرفته است.
ابوريحان منجم و رياضي دان ايراني معتقد است: روزسيزدهم كه به نام "تير روز" است در نزد ايرانيان خجسته است.
اين بيانگر صميميت و فرخندگي روز سيزده و نمادي ديگر از شكرگزاري و حق شناسي ايرانيان به درگاه ايزد است.
زيرا روي آوردن آنان به دامان طبيعت نه به مفهوم دوري جستن آنان از زندگي و حقيقت آفرينش كه به مفهوم ايجاد ارتباط با خالق و شناختي صادقانه از قدرت اوست.
در گوشه گوشه ايران زمين آداب و آيينهاي خاص اين روز وجود دارد، در اين ميان علاوه بر خروج از خانه و تهيه خورد و خوراك به صورت گروهيو جمعي، برپايي مسابقات كشتي در ميدان مركزي روستا و اماكن خاص، يكي از آيينهاي خاص اين روز است.
در اين روز نوازندگان محلي به همراه مردم به صحرا ميروند با آنان به جشن و پايكوبي پرداخته و اين تفريح را حال و هوايي ديگر ميبخشند.
زيارتگاهها،ييلاقات و مناطق خوش آب و هوا جاي سوزن انداختن نيست.
مردم با حضور در اين مناطق زيبا، آرام و لطيف ،همه سختيها و ناراحتيهاي سال گذشته را به فراموشي سپرده و با باطل كردن نحوست اين روز با محبت، صفا و دوستي سالي خوب را آغاز ميكنند.
اين روز پايان بازيها، مراسم و فعاليتهاي گروهي و اجتماعي مردم در ايام نوروز است.
آنان كه در محدوده منطقه خود اماكن زيارتي دارند ميكوشند به آنجا رفته و سيزده را در كنار اماكن مطهر و زيارتي بگذرانند تا اين روز و روزهاي بعد آن در جوار اين اماكن محترم به حرمت آنها به خوبي رقم بخورد.
در اين ميان كودكان به بازيهاي خاص محلي پرداخته و دختران دم بخت سبزه گره ميزنند تا بلكه تا سال ديگر بختشان گشوده شود.
سيزدهم فروردين ماه روز انس با طبيعت، آييني سنتي در پيوند با طبيعت و زيباييهاي بهار است و از ديرباز مردم ايران اين روز را خارج از خانه و در دامن سبز و پاك طبيعت سپري ميكنند.
اين روز نمادين به تعبيري نقطه اوج ايام نوروزي است و خانوادهها در دامن دشتها و بوستانها به شكل عيني به كودكان خود درس "انس با طبيعت" را ميآموزند تا همه با هم اين ثروت ارزشمند را قدر نهند و ارج گذارند.
امروز دشتها و بوستانهاي شهري، كوه و دشت، ييلاقات و اماكن تفريحي كه به نوعي با سبزي سبزه، روشنايي آب و آبي آسمان پيوند دارد شاهد حضور پرشمار مردماني است كه آمدهاند تا سيزدهمين روز از ماه فروردين را كه نام ديرين "سيزده بدر" را بر خود دارد، در كنار مظاهر طبيعت سپري كنند.
سيزده بدر سنتي قديمي است كه با نوروز پيوندي ناگسستني دارد و با آن عجين شده و درباره آنچه كه در افواه مبني بر نحوست سيزده شايع است، بايد اشاره كرد كه در متون باستاني هيچگاه سخن از ۱۳و نحوست آن به ميان نيامده و چنين ديدگاهي به مروز در طول تاريخ در ذهن مردم جاي گرفته است.
به همين منظور مردم براي راندن نحسي از خانه و كاشانه خود در كنار جويبارها و سبزهها ساعاتي را به شادي ميپردازند.
يكي از نويسندگان در خاطرات سالهاي دورش از باور مردم درباره سيزده بدر مينويسد: روز سيزده بدر جايز نبود كه براي ديد و بازديد، به يك خانه رفت، هم صاحبخانه به فال بد ميگرفت و ميگفت نحوست را به خانه من آوردند و هم ميهمان نميخواست مبتلا به نحوست آن خانه شود.
به گفته وي ، "بنابراين روز سيزده
مردم به صحرا ميرفتند زيرا اعتقاد داشتند
آنچه بلا در اين سال بيايد، در همين روز مقدر و
تقسيم ميشود، پس خوب است كه در شهر و خانه
خود نباشند، شايد در تقسيم بلا، فراموش شده و
از قلم بيافتند."
اين باور به اعتقاد برخي پژوهشگران تاريخ بعد
از دوران صفويه و آشنايي ايرانيان با باورهاي
غربي و اروپايي در ايران رواج پيدا كرده است.
هيچيك از كارشناسان و صاحبنظران هرگز به صراحت و قاطعيت ذكر نكردهاند كه سيزده نوروز نحس است بلكه بالعكس قريب به اتفاق آنان روز سيزده نوروز را بسيار مسعود و فرخنده دانستهاند.
ابوريحان بيروني منجم و رياضيدان ايراني معتقد است: روز سيزدهم كه "تير روز" نام دارد، نزد ايرانيان خجسته است. سيزدهم هر ماه شمسي يا به گفته وي "تير روز"، مربوط به فرشته بزرگ و ارجمندي است كه "تير" نام دارد و در زبان پهلوي آن را "تيشتر" مينامند.
بر اساس باورهاي يك كيش باستاني، اين فرشته كه مظهر بارندگي شناخته ميشود در آسمانها به شكل اسب سپيدي در حال حركت است و هرگاه با ديوي به نام "اپوش" بجنگد و برنده شود، سالي پر از سبزي و خرمي و باران در پيش است.
به همين علت ايرانيان قديم روز سيزدهم فروردين به كنار سبزهها و جويبارها ميرفتند و بهويژه زنان كه نماينده "آناهيتا" يعني ايزدآب هستند با نوازش سبزهها و گره زدن آنها حمايت خود را از فرشته باران نشان ميدادند و پيروزي او بر ديو خشكسالي را جشن ميگرفتند.
اين موضوع بيانگر صميميت و فرخندگي روز سيزده و نمادي ديگر از شكرگزاري و حق شناسي ايرانيان به درگاه ايزد است زيرا روي آوردن آنان به دامان طبيعت نه به مفهوم دوري جستن آنان از زندگي و حقيقت آفرينش كه به مفهوم ايجاد ارتباط با خالق و شناختي عميق از قدرت اوست.
گره زدن سبزه، به نيت باز شدن گره دشواريها و برآوردهشدن آرزوها، از جمله بيرون كردن نحسي است ضمن اينكه اين باور رايج است كه سبزه گره زدن دختران دم بخت، براي ازدواج و همسريابي شگون دارد.
فلسفه سبزه گرهزدن در روز سيزدهم فرودين ريشههاي تاريخي و افسانهاي دارد و با اسطوره آفرينش در ايران باستان مرتبط است.
در كتاب مجملالتواريخ چنين آمده است: پسر و دختري كه "مشيه" و "مشيانه" نام دارند، روز سيزده نوروز با يكديگر ازدواج كردند و در مدت ۵۰سال ۱۸فرزند از آنان بوجود آمد و در آن زمان، آن دو بوسيله گره زدن دو شاخه درخت، ازدواج خود را اعلام كردند.
اين موارد در كتابهاي "ملوك الارض و انبياء"، "مروج الذهب" مسعودي (جلد دوم) و "آثارالباقيه" ابوريحان بيروني نيز ذكر شده است.
اين مراسم را بويژه دختران و پسران دم بخت انجام ميدادند و امروز هم دختران و پسران براي بستن پيمان زناشويي نيت ميكنند و علف گره ميزنند.
اين رسم در دوره سلسله كيانيان متروك شد ولي در زمان هخامنشيان دوباره احيا گرديد و تا امروز باقي مانده است.
يك پژوهشگر تاريخ ايران باستان نيز معتقد است كه سيزده بدر از نظر تاريخي يك "جشن زنانه" است.
به گفته دكتر "رضا مرادي قياسآبادي" در افغانستان روز سوم يا سيزدهم فروردين را به نام "نوروز زنان" ميشناختند و در آسياي ميانه بويژه در نواحي "خوارزم" و "بخارا" در بعضي از جشنهاي نوروزي و از جمله سيزدهم فروردين زنان به طبيعت و آب بازي روي ميآوردند و در "سنگسر"، "طبرستان" و "مازندران" دختران جوان به نامزدهاي خود هدايايي تقديم ميكردند.
وي نتيجهگيري كرد: در مجموع چنين برآورد ميشود كه جشن سيزده بدر در اصل متعلق به زنان بود و زنان آن را برگزار ميكردند.
اين پژوهشگر تاريخ در مورد قدمت سيزده بدر با اشاره به "فقدان منابع و اسناد معتبر" گفت: در قديميترين اسناد يعني كتيبههاي بابلي جشن نوروز را به نام "اكيتو" و در سومري به نام "زگو" ميشناختند كه در سيزدهمين روز از آغاز سال نو جشني را در آغوش طبيعت برپا ميكردند.
نحوست و ناخوشايند بودن عدد ۱۳و دوري جستن از آن، در بسياري از كشورها و نزد بسياري از ملل باوري كهن است. بعنوان مثال مسيحيان هيچگاه ۱۳نفر يكجا بر سر يك سفره غذا نميخورند، در باور اعراب هم سيزدهمين روز هر ماه ناخوشايند است.
شباهتي ميان سيزده بدر و برخي از رسمهاي كاتارها( بازمانده مانويان در اروپا) نيز جالب توجه است. كاتارها در روز "عيد پاك" (كه برخي از سال ها به روز سيزده فروردين نزديك است) از خانه بيرون ميآمدند و روز را در دامن صحرا و كنار كشتزار ميگذراندند و براي ناهار خود تخم مرغ ميبردند در اين روز پنهان كردن تخم مرغ در گوشه و كنار و پيدا كردن آنها سرگرمي كودكان بود.
شباهت دروغهاي روز اول آوريل، با شوخيهاي سيزده بدر نيز قابل توجه است. روز اول آوريل، هر چهار سال يكبار مصادف با روز سيزده فروردين است پيشينه و انگيزه برگزاري سيزده بدر، هر چه باشد، در همه شهرها و روستاها و عشيرههاي ايران، سيزدهمين روز فروردين سنتي است كه بايد از خانه بيرون آمد و به باغات و كشتزارها روي آورد تا به اصطلاح نحسي روز سيزده را بدر كرد.
در فرهنگ اساطير براي رسوم سيزده بدر، معاني جالبي ذكر شده است: شادي و خنده در اين روز به معناي فروريختن انديشههاي تيره و پليد، روبوسي نماد آشتي و به منزله تزكيه و خوردن غذا در دشت نشانه فديه گوسفند بريان است.
همچنين به آب انداختن سبزههاي تازه رسته نشانه تقديم هديه به ايزد آب يا "آناهيتا"، گره زدن سبزه براي باز شدن بخت و تمثيلي براي پيوند زن و مرد براي تسلسل نسلها و برگزاري مسابقات به ويژه اسب دواني يادآور جدال ايزد باران و ديو خشكسالي است.
جايگاه سيزده بدر در باور همگاني كماكان اينچنين است كه چنانچه خانوادهاي نتواند به علتي تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ويژه با توجه به مشكلات و دگرگوني شهرهاي امروزي، براي ساعاتي هم كه شده باشد هر قدر هم مختصر، "براي گره زدن سبزه و بيرون كردن نحسي سيزده" به باغات اطراف شهر يا گردشگاههاي عمومي ميروند.
فراواني و ازدحام مردم و خودروها و ديگر انواع خودروهاي موتوري و نيز وسعت شهرها، باعث شده كه خانوادهها هر سال مسير طولاني تري را براي روز "سيزده بدر" طي كنند تا سبزه و كشتزاري بيابند.
بهرحال مردم با حضور در نقاط زيبا و آرام، ميكوشند همه سختيها و ناملايمات سال گذشته را به فراموشي بسپارند و با باطل كردن نحوست اين روز، اميدوار ميشوند كه سال جديد با محبت، صفا و دوستي آغاز شود و تا پايان استمرار داشته باشد.
از: سميه كريمي